لیستِ کارامو همش مینویسم ولی سرِ انجام دادنشون هی میگم این باشه فردا.فردا میشه میگم خب امروزم نشد باشه فردا. اسم این حرکتِ زشتِ منو بزرگان میگن سَوف سَوف کردن! همون کار امروز رو به فردا سپردنِ خودمون! علتِ این حرکتم اینه که ذوقِ انجام دادنِ بعضی کارا کم شده برام! چیزی که بهش میگن انگیزه! به نظرم انگیزه یه چیزِ کاملا درونیه، وقتی نباشه یا کمرنگ بشه با هزارجور جایزه و مزایای بیرونی نمیتونی ایجادش کنی! مهمترین چیزی که انگیزه رو در من کم میکنه، تکراری و
مشهد که رفته بودیم _کما فی السابق_نتونستم از جلوی فروشگاه های فرهنگی کتاب بی تفاوت بگذرم؛ چندتایی کتاب خریدم مثل رمانِ رقص در دل آتش (سعید عاکف).که چند روزه شروع کردم دارم میخونمش. دو سه تا کتابم مربوط به ازدواج مثل دل به دل راه داره (آقای قرائتی) و مطلع مهر (امیرحسین بانکی پور) هم گرفتم بعلاوه کتاب فطرت و تربیت (استاد مطهری) و چندتا از کتابای عین صاد مثل رشد، تو می آیی، فقر_انفاق . دیگه امسال نمیخواستم از نمایشگاه کتاب خرید کنم، خوشحال بودم که
درباره این سایت